طب جایگزین

 تمامي سيستمهاي پزشكي اعم از روشهاي تئوريك و روشهاي عملي به موازات طب رايج و متداول، تكامل يافته‌اند. بسياري از آنها روشهاي طب سنتي هستند كه توسط فرهنگهاي مجزا در سرتاسر دنيا مورد آزمايش و بهره‌برداري قرار گرفته‌اند.

شايعترين روشهاي طب كه در شرق مورد استفاده قرار مي‌گيرند عبارتند از:

1-       TCM يا طب سنتي چين

2-       طب آيورودا (طب سنتي هند)

و روشهاي متداول در غرب هميوپاتي و ناترو پاتي هستند.

ساير سيستمها توسط سرخپوستان آمريكا، آفريقا، شرق ميانه، تبت و فرهنگهاي مستقر در آمريكاي مركزي و جنوبي، توسعه يافته است.

 طب سنتي چين: (TCM)

      TCMيك سيستم كامل درماني است كه به حدود سالهاي 200 قبل از ميلاد برمي‌گردد. كشورهاي كره، ژاپن و ويتنام هر كدام انواع مختص به خود را دارند ولي تمامي اين صورتهاي مختلف براساس TCM پايه‌ريزي گرديده است. از ديد TCM بدن يك تعادل ظريف بين دو نيروي متضاد، اما جدانشدني مي‌باشد.

 نيروي Yin و Yang:

 Yin نشان دهنده سرما، آرامش و اصل غيرفعال يا منفعل در بدن است.

Yang نشانة گرما و كنش تحريك شده يا فعال در بدن است.

اصلي‌ترين اعتقاد در TCM اين است كه سلامتي بدن توسط تعادل بين اين دو وضعيت تأمين مي‌شود و بيماري بعلت عدم تعادل بين Yin و Yang ايجاد مي‌گردد.

اين عدم تعادل منجر به توقف جريان انرژي حياتي (Qi) و توقف جريان خون در مسيرهائي به نام مريدين (نصف‌النهار) مي‌شود.

          درمانگران TCM از گياهان دارويي، طب سوزني و ماساژ جهت كمك به بهبود جريان Qi  و جريان خون استفاده مي‌كنند و بدين طريق  باعث هماهنگي و بهبود در وضعيت بيمار می شوند .

          درمان در TCM بطور مشخص متناسب با الگوهاي ظريف و پيچيدة عدم هماهنگي Yin و Yang در هر بيمار و نيز براساس تشخيصهاي تفكيك شده و مختص هر بيمار، انجام مي‌شود.

          ابزار تشخيص در TCM با ابزار تشخيص در طب رايج متفاوت است. سه شيوه درماني در TCM وجود دارد.

1-       طب سوزني و Moxibustion (كاربرد گرماي حاصل از سوزاندن گياه Moxa در نقاط خاص طب سوزني).

2-       Chinese Materia Medica (مرجع و كتاب توليدات طبيعي مورد استفاده در TCM).

3-       ماساژ و دستكاري اندامها.

 

گرچه TCM معتقد است كه داروهای گیاهی و طب سوزني هر كدام به تنهائي مي‌توانند در درمان بيماري استفاده شوند اما اغلب، آنها با هم و گاهي نيز در تركيب با ديگر روشها (ماساژ، Moxibustion، تغيير رژيم غذايي و ورزش)‌ استفاده مي‌شوند.

شواهد علمي در مورد روشهاي فوق در زير مورد بحث قرار گرفته است.

 طب سوزنيAcupuncture:

           گزارش كنفرانس Consensus Development (توسعه عقايد همگاني) كه در انستيتو ملي سلامت آمریکا (NIH) نگه‌داري مي‌گردد ، حاكي از اين است كه طب سوزني بصورت گسترده‌اي در جهان توسط متخصصين اين رشته و پزشكان و دندانپزشكان، جهت از بين بردن درد و درمان ساير بيماريها، مورد استفاده قرار مي‌گيرد. طب سوزني جهت كنترل تهوع، استفراغ و كنترل درد دندان نيز موثر است و حدس زده مي‌شود در كنترل ساير دردها نيز موثر باشد. از طرفي در درمان فلج‌ها، اختلالات حسي و حركتي، افسردگي، بي‌خوابي و اختلالات تنفسي از جمله آسم نيز موثر بوده است.

          مطالعات تحت باليني نيز ثابت كرده است كه طب سوزني در موارد فوق بسيار اثربخش است اما اين مطالعات قادر نيستند مكانيسم اثر طب سوزني را براساس شيوه طب رايج توضيح دهند.

          حدس زده مي‌شود كه طب سوزني اثر خود را توسط هدايت سيگنال الكترو مغناطيسی در مقياسي بالاتر از حد طبيعي، اعمال مي‌كند و از اين طريق ، موجب ايجاد واكنش شيميائي نظیر آزاد شدن اندورفين‌ها و فعال‌شدن سلولهاي سيستم ايمني گرديده و كاهش درد را موجب مي‌شود.

          علاوه بر اين ، مطالعات نشان مي‌دهد  که طب سوزني از طريق تغيير در آزاد شدن نوروترانسميترها و هورمونهاي عصبي ،  وضعيت شيميايي مغز را تغيير مي‌دهد و همچنين بر روي بخشي از سيستم اعصاب مركزي مرتبط با حس و اعمال غير ارادي مثل واكنش ايمني و فشارخون و تنظيم جريان خون و دماي بدن نيز تأثير تنظيمي دارد.

 

 

Chinese Materia Medica:

 

          CMM يك كتاب مرجع و استاندارد در مورد داروهای گیاهی مورد استفاده در طب چيني است. گياهان اغلب حاوي مقاديري از مواد فعال زیستی هستند. بسياري از عوامل از جمله:

موقعيت جغرافيائي، فصل برداشت، مراحل بعد از برداشت و مرحله ذخيره و انبارسازي، مي تواند در تغليظ مواد بيواكتيو تأثير زيادي بگذارد. در بسياري از موارد واضح نيست كه كداميك از اين عوامل پايه و اساس خواص طبي گياه را تعيين مي‌كند.

          در TCM اغلب از تركيب چند گياه استفاده مي‌شود كه اين تركيب را "فرمولا" مي‌نامند. اين امر مسئله استانداردكردن توليدات گياهي را كمي مشكل‌ كرده است.

          تركيبات گياهي در "فرمولا" و مقدار دقيق هر گياه در يك فرمول كلاسيك تركيبي براساس مشخصات هر بيمار و بيماري تعيين مي‌گردد. در دهه‌هاي گذشته تلاشهاي زيادي براي مطالعه اثرات گياهان در درمانهاي تكي و يا تركيبي انجام شده است . در اينجا به 2 نمونه از اين مطالعات اشاره شده است:

1-    Artemisia annua  : پزشكان قديمي چيني براين اعتقاد بودند كه اين گياه تب را كاهش مي‌دهد. در دهه 1970 دانشمندان آرتميسينين را از گياه A. annua بدست آوردند. آرتميسينين ماده اوليه توليدات نيمه مصنوعي اين ماده است و جهت درمان مالاريا و تب بطور گسترده‌اي مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

 

2-    (Chines Thunder God Vine) Tripterygium Wilfordii Hook F اين گياه در TCM جهت درمان بيماريهاي اتوايميون و التهابي استفاده مي‌شود . اولين آزمايش به روش تصادفي با استفاده از اين گياه و پلاسبو، يك پاسخ وابسته به دوز را در بيماران مبتلا به آرتريت روماتوئيد نشان داد و نيز يك سري آزمايشات گسترده جهت بررسي عوارض كليوي، قلبي خوني و توليدات سمي اين گياه، انجام شد.

  طب آيوروديك:

           آيورودا به معني «علم زندگي» يك روش طب طبيعي است كه در هند توسعه يافته است. متون آيوروديك ادعا دارند خردمنداني كه مديتيشن و يوگا را در هند پايه‌ريزي كردند، بنيانگذار اين طب هستند.

           آيورودا يك شيوه جامع طب است كه براي بدن و فكر و روح ارزش يكساني قائل است و تلاش مي‌كند تا هماهنگي ذاتي و سرشتي هر فرد را باز گرداند .بعضي از درمانهاي اوليه آيوروديك شامل رژيم غذائي، ورزش، مديتيشن، گياهان طبي، ماساژ، در معرض آفتاب قرار گرفتن و تنفس كنترل شده است. در هند درمانهاي آيوروديك براي درمان بيماريهاي مختلف مانند ديابت بيماريهاي قلبي- عروقي و بيماريهاي عصبي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. بررسي دقيق متون پزشكي هند نشان مي‌دهد كه كيفيت آزمايشات منتشر شده در مقايسه با استانداردهاي متدولوژيك و معيارهاي آزمايشات تصادفي و از نظر اندازه نمونه و بكارگيري آزمونهاي شاهد- كنترل، پائين بوده است.

 طب طبيعي:

          طب طبيعي (ناتروپاتي) يك شيوه درماني است كه منشاء آن از اروپا بوده است و به بيماري بعنوان تغييرات در فعل و انفعالات بدن نگاه مي‌كند و بر بازگشت سلامتي به، اندازة درمان بيماري، تأكيد دارد. لغت Naturopathy به معناي بيماري طبيعت و نهاد  انسان مي‌باشد. امروزه اين طب در اروپا، استراليا، نيوزيلند ، كانادا و امريكا مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

6 اصل ، اساس فعاليتهاي اين نوع طب را در آمريكا تشكيل مي‌دهد:

1-         تاکید بر قدرت بازسازي و ترميم طبيعی بدن.

2-        شناسائي و درمان علت بيماري.

3-        مفهوم "اول آسيب نزن" (first do no harm) 

4-        پزشك بعنوان يك معلم.

5-        درمان كامل يك شخص.

6-        پيشگيري.

           هسته اصلي اين اصول شامل تعادل رژيم غذائي، مصرف مكمل‌هاي غذائي، طب گياهي، طب چيني و طب سوزني، هيدروتراپي (آب درماني)، ماساژ و توصيه‌هائي جهت شيوه زندگي صحیح است. برنامه درمان ، تلفيقي از چند مورد فوق براساس تشخيص درمانگر است.

          تا زمان نوشتن اين مقاله هيچ مطالعه‌اي بر روي ناتروپاتی بعنوان يك شيوه جامع طبي منتشر نشده است. اما مطالعات معدود گياه شناختي در زمينه استفاده از اين نوع درمان انتشار يافته. براي مثال: در مطالعه ای بر روي 524 كودك، گياه "اكيناسه‌آ" اثرات درماني موثري بر درمان سرماخوردگي نداشته است. در مقابل ، در يك آزمايش دوسوكور يك محلول گياهي "اكيناسه‌آ پوروپوليس" و ويتامين C براي درد گوش در 171 كودك استفاده شد و مشخص گرديد كه عصاره اكيناسه‌آ براي رفع درد گوش در اوتيت مديا (التهاب گوش مياني) بسيار مفيد بوده است.

          يك عصاره ناتروپاتيك مثل محلول Otikon Otic ( شامل Allium Sativum- Verbascum Thapsus- Calendula Flores- Hypericum Perfonatum )در روغن زيتون كه بعنوان يك قطره گوش ضددرد شناخته شده است ، در درمان درد ناشي از اوتيت گوش مياني مصرف بسياري دارد.

          مطالعه ديگری به مقايسه اثربخشي باليني و مناسب بودن ارزش مادي قرص‌هاي ناتروپاتيك ذغال‌اخته و عصاره آن با دارونما بعنوان داروي پيشگيري كننده از عفونتهاي دستگاه ادراري توجه دارد. در مقايسه با دارونما  ، هم قرص و هم عصاره ذغال‌اخته موجب كاهش قابل ملاحظه‌اي در ميزان ابتلا به عفونت دستگاه ادراري (UTI) مي‌شود و قرصهاي ناتروپاتيك ذغال‌اخته يكي از به صرفه‌ترين درمانهاي پيشگيرانه براي UTI  است.

 هوميوپاتي:

          يك سيستم جامع تئوريك و عملي پزشكي است. يك پزشك آلماني S.C.Hahnemann عنوان كرد كه "يك بيماري را مي‌توان براساس شباهت علائم آن با علائم ايجاد شده توسط يك دارو درمان كرد". وي اين پديده را «اصل مشابهت» ناميد و دوزهاي تكراري از درمانهاي شايع به داوطلبان سالم داد و علائمي را كه در اثر مصرف داروها ايجاد شده بود ثبت كرد.

          اين روش به نام يك «سنجش» يا در هميوپاتي مدرن «يك آزمايش پاتوژنيك انساني» ناميده مي‌شود. دكتر هانمان بااستفاده از نتايج اين تجارب ، درمان بيماريها را براساس همانند كردن علائم بيماري با علائم توليد شده توسط داروها، انجام داد.

          دکتر هانمان معتقد بود جهت درمان كامل بيمار ، توجه به وضعيت روحي و مغزي بيمار و همچنين توجه به خصوصيات فردي هر شخص بسيار حائز اهميت است.

-     مطالعات در مورد هوميوپاتي ، در 3 زمينه انجام شده است:

1- مقايسه درمانهاي هوميوپاتي با دارونما.

2- مطالعه اثرات اختصاصي هوميوپاتي در وضعيتهاي خاص باليني.

3- مطالعه اثرات بيولوژيك و توانائي‌هاي داروها بخصوص در رقت‌هاي فوق‌العاده بالا.

 -  پنج مورد بررسي سيستماتيك و آناليز آزمايشات باليني، تأثير درمانهاي هوميوپاتيك را در مقايسه با دارونما بررسي كردند. اين مطالعات نشان داد كه كيفيت آزمايشات باليني در هميوپاتي پايين است. نتايج آزمايشات باليني ضد و نقيض هستند و مرور و بررسي اين نتايج هميوپاتي را بعنوان يك درمان قطعي و ثابت شده جهت بيماريهاي مختلف نشان نمي دهند.

    در حاليكه تمام سيستمهاي طبي در رويكردشان به پيشگيري و درمان بيماري، تفاوت دارند، اما فاكتورهاي مشتركي نيز وجود دارد. تمامی اين روشها بر اين باور ند كه بدن هر فرد قدرت ترميم  و التیام خود را دارد. ترميم شدن بدن اغلب نيازمند دخالت تمام جنبه‌هاي فردي از جمله فكر، بدن و روح مي‌باشد. درمان اغلب منحصر به فرد و مخصوص هر بيمار است و براساس تظاهرات باليني صورت مي‌گيرد. تا به امروز تحقيقات NCCAM بر روي درمانهاي انحصاري متمركز شده است و نه بر روي شيوه‌هاي طبي كه بطور رايج مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

 


 

For More Information

NCCAM Clearinghouse

The NCCAM Clearinghouse provides information on CAM and on NCCAM, including publications and searches of Federal databases of scientific and medical literature. The Clearinghouse does not provide medical advice, treatment recommendations, or referrals to practitioners.