اثرات جانبی طب مکمل و جایگزین
اثرات جانبی طب مکمل و جایگزین
از مجله:سال سوم،شماره 11و 12 نویسنده :دکتر بادو نیگیمن /ترجمه آمنه فرخی |
|
امروزه از طب مكمل و آلترنيتيو ـ به طور فزايندهاي ـ براي تشخيص و درمان بيماريهاي حساسيتي استفاده ميشود و مطالعات بسياري در اين زمنيه وجود دارد كه فوايد و خواص اين شيوههاي درماني را گزارش ميكند. اين مقاله در حقيقت با مرور اين دو شيوه قصد دارد تا خطرات احتمالي اين دو شيوه از درمانهاي طبي را بررسي كند. توانايي و خاصيت نهفته در بسياري از شيوههاي درماني گياهي ممكن است موجب تبديل شدن آلرژيها و حساسيتها به آماسهاي پوستي شود و به ندرت علائم ايمونوگلوبين IgE-medicated در آنها بروز ميكند.
جراحتهاي احتمالي كه بعد از طب سوزني در بدن ايجاد ميشود ممكن است موجب آسيب رساندن به ريه، قلب، بروز HIV و آسيبهاي نخاعي شود. هپاتيت و عفونت باكتريال غشاي دروني قلب نيز از جمله عفونتهايي است كه بعد از طب سوزني، احتمالشان اگرچه كم، اما وجود دارد.
كليهها، كبد و قلب از جمله اندامهايي هستند كه به واسطه مصرف گياهان مختلف و موادي كه تركيبات گياهي دارند در معرض مسمويت و آسيب قرار دارند. برخي از گياهان خاصيت سرطانزايي دارند و در برخي موارد احتمال مصرف داروهاي تقلبي از اين دست بسيار زياد است.
بنابراين، توجه و هوشياري در مورد بهرهگيري و استفاده از شيوههاي سنتي و غيرسنتي درمان به شدت لازم و ضروري است. بنابراين تنها نزد پزشكان متخصص طب مكمل و جايگزين و در صورتي كه تاثيرات مثبت اين شيوهها ثابت شده و عوارض جانبيشان بررسي شده باشند، آنها را به عنوان شيوهدرماني انتخاب كنيد.
بهرهگيري از طب سنتي و آلترنيتيو CAM براي درمان بيماريهاي بزرگسالان و كودكان در حال پيشرفت است. مخصوصا در بيماريهايي مثل انواع آلرژي و بيماري آسم اين روند رو به رشد است. و در موارد بسياري اين شيوههاي درمان تسكين دهنده هستند و به ندرت موجب درمان بيماري ميشوند. فهرست شيوههاي تشخيص و درمان طب آلترنيتيو بياندازه و بسيار بزرگ است ـ شامل شيوههايي از زمانهاي دور تا به امروز ـ از طبسوزني تا يوگا را در بر ميگيرد. علاوه بر اين، اينترنت موجب رونق و افزايش عرضه و تقاضاي اين محصولات و شيوههاي درماني آن شده است. و دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي زيادي را به خود مشغول كرده است. بررسيهاي اصولي آزمايشهاي باليني در 3 رشته درمانهاي مكمل و آلترنيتيو شامل، طب سوزني، گياهان دارويي و هوميوپاتي شواهد و مدارك مستندي را منتشر كردهاند كه جاي هيچ بحثي را در مورد موثر بودن آنها باقي نميگذارند.
ممكن است طب رايج گاهي عوارض بسيار خطرناك و غيرقابل چشمپوشي را در زندگي انسانها ايجادكند، اما تحقيقات اخير دانشمندان ثابت ميكند همين احتمال در مورد درمانهاي طبيعي و مكمل نيز صادق است، و در برخي موارد عوارض سوء اين نوع از درمانها از طب رايج نيز پيشي گرفته است.
چه كسي ميتواند بگويد كه فلان دارو يا شيوه درماني بدون عوارض جانبي است؟ حتي شيوههاي درماني اثبات شده كه در كلينيكها مورد استفاده قرار ميگيرد ممكن است به دليل مصرف ميزان غلط دارو و تجويز اشتباه تاثيرات غيرعادي را بر مصرفكننده داشتهباشند.
از طرفي در مصرف گياهاني كه حاوي مواد گوناگون هستند ـ كه برخي از آنها ناشناختهاند ـ نيز، ممكن است نتايجي غيرعادي و غيرقابل پيشبيني رخ دهد. روشهاي درماني بدون مصرف داروكه شيوه درمان آنها فيزيكي است نيز ممكن است موجب وارد آمدن آسيبهايي به بيماران شود. كه بخشي از آن مربوط به درمانگران فاقد صلاحيت، تشخيصهاي غلط، تجويزهاي نامناسب و … است.
آلرژيها و حساسيتهاي پوستي
به نظر ميرسد كه در سراسر دنيا تصور غلطي وجود دارد كه عنصر گياهي تشكيل دهند داروها و ديگر مواد را همان گياهان طبيعي ميدانند و بنابراين به دليل طبيعي بودن ماده، آن را كاملا سالم و ايمن ميشمارند و يا ذاتا آن را بيضرر ميدانند.
يكي از عوارض شايع در اين زمينه بروز آلرژي و حساسيت پوستي و آماسهاي پوستي بعد از مصرف داروهاي گياهي است.
كوتاهي در كنترل سيستم خوددرماني موجب ميشود تا روز به روز بر تعداد افرادي كه گرفتار اين حساسيتها هستند، اضافه شود.
در اين خصوص بروز آلرژي و آماسهاي پوستي از مواد طبيعي چون روغن درخت چاي، بابونه ، گلهميشه بهار فرانسوي، روغن زيره سبز و بسياري ديگر از داروهاي سنتي چيني مكررا نام برده شد.
آماسهاي پوستي حتي در مواردي كه ماساژ با روغنهايي با تركيبات گياهي مثل ضماد ريشه باباآدم و ديگر تركيبات گياهي مورد استفاده در عطردرمان صورتگرفتهبود، مشاهده شد.
ارتباط ميان حساسيتها و داروهاي آلترنيتيو كه حاوي عصارههاي گياهي هستند نيز از جمله مواد شايع در بروز حساسيتهاي پوستي بودند كه به وسيله تست patch قابل بررسي است.
در تحقيقي كه در هلند انجام شده مشخص شد كه از هر 1032 بيمار 11 نفر به يك روغن يا چند روغن گياهي حساسيت دارند. ظهور التهابات پوستي در خانمي 31 ساله بعد از استفاده كردن از چايهاي براي درمان كمردردش يكي از اين موارد است كه پس از انجام تست Patch دليل بروز اين التهابات، وجود تركيبي از lnula helenium اعلام شد.
يكي ديگر از موارد photosensitivity در مرد 30 سالهاي بعد از مصرف دم كرده psoralea corylifolia به مدت 6 ماه اتفاق افتاد. و يا بيماري پلاگارد pellagra (ناخوشي كه پوست را ميتركاند و انسان را به ديوانگي ميكشاند) بعد از مصرف داروهاي مختلف آلترنيتيو كه موجب عدم جذب اسيد نيكوتينيك ميشدند، بروز يافت.
بروز اين حساسيتها در هر سني حتي براي نوزادان و كودكان نيز وجود دارد. در اسپانيا موردي گزارش شد كه كودكي 5 ساله بعد از مصرف قرصهاي هوميوپاتيك مبتلا به آلرژي شده است.
در تحقيقاتي كه در كشور يونان انجام شده 42 بيمار به مصرف نوعي داروي مسهل كه از شيره خرخيار ميسازند ecbalium elaterium حساسيت نشان دادهاند.
كنش دارويي
بسيار از داروهاي گياهي تاثيرات دارويي قابل توجهي دارند و در كنار آن تاثيرات منفي نيز داشتهاند و همين مسئله اين نكته را تصديق ميكند كه گياهان و داروها ميتوانند اثرات مشابهي را اعمال نمايند.
متخصصان و پزشكان همواره بايد نسبت به اثرات سوءداروها و داروهايي كه به نوعي با تركيبات گياهي هستند هوشيار باشند و بيمار خود را كاملا معاينه كرده و سابقه او را در زمينه مصرف اين داروها جويا شوند.
آسيبهاي فيزيكي
برخي شيوههاي درماني كه از تكنيكهاي فيزيكي براي درمان استفاده ميكنند ممكن است منجر به بروز تاثيرات نامناسب از قبيل جراحات فيزيكي شوند. طب سوزني يكي از اولين شيوههايي است كه احتمال بروز اين عوارض در آن وجود دارد.
ساختار و كالبد بدن انسان و نقاطي كه در طبسوزني معين شده و به وسيله سوزنهايي لمس ميشود ممكن است جراحاتي را به بدن بيمار تحميل كند. از اينرو بهرهگيري از متخصصان طب سوزني توصيه ميشود.
موارد بسياري شكايت از طرف افرادي كه براي درمان آسم، آرتريت، دردهاي شانه و گردن و كمردردهاي خفيف از طبسوزني استفاده كردهاند گزارش شده است..اين افراد دچار عارضه نوموتراكس Peneumothorax شدهاند. بر اساس تحقيقي 3700 پزشك استراليايي گفتهاند كه از 3222 بيماري كه از طب سوزني استفاده كردند 64 نفر دچار اين عارضه شدهاند.
تعداد گزارشاتي كه در مورد عوارض سوء طب سوزني ارائه شده، به اين نكته اشاره ميكند كه تعليم و تربيت متخصصين در اين رشته ميبايست با دقت و نظارت بيشتري انجام گيرد و كنترل و نظارت دقيقي صورت گيرد تا افرادي كه به طور خودآموز يا طي دورههاي آموزشي كوتاهمدت دست به انجام اين كار ميزنند اجازه فعاليت پيدا نكنند. بههر حال تخصصي شدن اين رشته و اجراي اين شيوه توسط متخصصين از جمله مواردي است كه قطعا ميبايست به آن توجه شود تا عوارض و خطرات كمتري بيماران را تهديد كند.
عوراض عفوني
استفاده نامناسب از سوزنهاي طب سوزني و يا استفاده مجدد از يك سوزن بدون استريزه كردن و يا شيوههاي غلط استريزه كردن و بي دقتي در اين زمينه باعث بروز عفونت بعد از انجام طب سوزني ميشود. در تحقيقي كه در استراليا انجام گرفته و قبلا به آن اشاره شد، عفونتهاي پوستي بعد از انجام طب سوزني در 128 نفر از 3222 موردي كه طب سوزني را براي درمان انتخاب كردهبودند گزارش شده است.
هپاتيت، HIV و آماس غشاي دروني قلب از جمله مواردي بوده كه بعد از طب سوزني در معدودي از افراد ايجاد شده است.
نمونه واضح و روشن ابتلا به هپاتيت B به دليل سهلانگاري متخصصين، مربوط به دو متخصص طب سوزني است كه به ترتيب موجب آلودگي 36 و 35 بيمار شدهاند. ميزان ابتلاي بيماراني كه تا 150 بار سوزن دريافت كردهاند 9 درصد و ميزان ابتلاي بيماراني كه بالغ بر 450 سوزن دريافت كردهاند 33 درصد بوده است.
در مورد ابتلا به عفونت HIV هر چند كه اين احتمال پايين است اما طب سوزني ممكن است موجب بروز اين بيماري شود.
مسموميتها
داروهاي گياهي و فرآوردههاي گياهي معمولا از تركيب چند نوع گياه حاصل ميشوند، به علاوه آناليز كردن تنها يك گياه نشان ميدهد كه يك گياه، از مواد مختلفي تشكيل شده كه در بيشتر مواقع خاصيت اين مواد شناسايي نشده است. از ميان 7000 گونه داروهاي گياهي كه در چين استفاده ميشود از هر 150 گونه دارو كه بين اكثر مردم متداول است10 مورد آن سمي هستند.
خاصيت سمي بودن ممكن است به دليل آلودگي، تقلبي بودن، ناشناخته بودن و در نهايت به دليل خاصيت سمي نهفته در خود گياه است.
درمان اين نوع مسموميتها نه تنها به شيوه درماني بستگي دارد بلكه به عوامل ديگري نيز از قبيل سن، ژنتيك، بيماريهاي افراد و همزماني مصرف داروهاي گياهي و داروهاي ديگر مرتبط است. نوزادان و كودكان نسبت به ديگران استعداد بيشتري براي پذيرش اثرات سوء مصرف اين داروها و مسموميت به دليل تفاوتهاي فيزيولوژيكي، سوخت و ساز نامناسب و عدم بلوغ دارند.
فلزهاي سنگين از قبيل آرسنيك، كادميوم، جيوه، سرب و تاليوم از جمله موادي هستند كه در داروهاي سنتي چين باعث مسموميت مصرف كننده ميشوند. فلزهاي سنگين موجود در داروهاي آسيايي تاثيرات مخربي بر سلامت بيماران دارند. در كشور هند بارها مسموميت (آرسنيك و جيوه) بر اثر درمانهاي سنتي گزارش شده است. متاسفانه برگشت سلامتي از بيماريهاي عصبي ناشي از مصرف مواد سمي آرسنيكي بسيار دشوار و سخت است. حتي فلزهاي بسيار رقيق شده در داروهاي هوميوپاتي (مثل جيوه) كه موجب مسموميت جهازي نميشوند، واكنش خوبي در بدن بيماران نداشته است.
در مورد مسموميتها توسط داروهاي طبيعي حتي گزارشهايي مبني بر مسموميت به دليل مصرف ويتامينها و مكملهاي خواركي نيز در دست است. به عنوان مثال چربيهاي محلول در ويتامين A موجب بروز كماشتهايي و بيحالي در مصرف كنندگان شدهاست.
مسلما، طب مكمل و آلترنيتو تاثيرات و فوايد بسياري را تا به امروز از خود نشان داده و در بعضي موارد نسبت به داروها و تركيبات شيميايي موفق عمل كرده است، با اين وجود برخي از داروها و تركيبات شيميايي بايد با توجه و دقت بيشتري بررسي و انتخاب شوند چرا كه داراي عوارض جانبي خطرناكي هستند. به طور كلي الگوي عوارض جانبي درمانهاي آلترنيتيو تقريبا شبيه به عوارض استفاده از برخي از درمانهاي طب رايج است. بنابراين دقت و توجه به شيوه مصرف و عدم مصرف همزمان داروهاي آلوپاتيك و داروهاي طب مكمل و طب آلترنيتيو بسيار حائز اهميت است.
بنابراين بهتر است، متخصصان اين شيوه حتما در مورد عوارض احتمالي اين درمانها و تركيبات گياهي اطلاعات كافي داشته باشند و با مهارت لازم به گونهاي عمل كنند كه ميزان بروز اين عوارض را در بيماران به حداقل برسانند. |
+ نوشته شده در شنبه دوازدهم بهمن ۱۳۸۷ ساعت توسط دکتر اشراقی
|